پیغمبری که خواب گنگ‌ها را تعبیر می‌کرد

پیغمبری که خواب گنگ‌ها را تعبیر می‌کرد

پیغمبری که خواب گنگ‌ها را تعبیر می‌کرد 150 150 modir

پیغمبری که خواب گنگ‌ها را تعبیر می‌کرد

صبح در روشویی شناورم

تخته‌پاره‌ای                     جعبه‌ای که موم‌اندود کند مادرم

چرا یاد مادرم این دریا را به گریه نمی‌اندازد

چرا دستش را لای موهام نمی‌برد

این سنگ به بستگی‌اش مانده

وقتی نمانده انتخاب ما را جدا کند

تخته‌پاره‌ات را بچسب

کشتی شکسته‌ای که ندارد هوای یار                               از بخت بد غرق هم نمی‌شود