آرشیوهای ماهانه:

جولای 2014

زندان‌هایی که برای زندگی انتخاب می‌کنیم

زندان‌هایی که برای زندگی انتخاب می‌کنیم 150 150 modir
  • 25822 - زندان‌هایی که برای زندگی انتخاب می‌کنیمنویسنده: دوریس لسینگ
  • مترجم: مژده دقیقی
  • انتشارات کندوکاو، چاپ دوم، 1392
  • شمارگان: 1100 جلد
  • 119 صفحه، 6000 تومان
  • شابک 9789649011738

ریاضیات گسسته و کاربردهای آن

ریاضیات گسسته و کاربردهای آن 150 150 modir

330 2 - ریاضیات گسسته و کاربردهای آنریاضیات گسسته و کاربردهای آن

کنت روزن، حسین ابراهیم زاده قلزم (مترجم)، بهجت نصری خرمایی (مترجم)، قاسم جانی پورشهرودکلایی (مترجم)، زینب قربانی لاکتراشانی (مترجم)
  • تعداد صفحه: 856
  • نشر: صفار (18 دی، 1391)
  • شابک: 978-964-388-383-6

 

 

lessons - ضیا طلوعی تربیت می‌کند

ضیا طلوعی تربیت می‌کند

ضیا طلوعی تربیت می‌کند 960 571 modir
نگاهی به مجموعه داستان تربیت‌های پدر نوشته محمد طلوعی
ضیا طلوعی تربیت می‌کند
نویسنده : رامبد خانلری

نمی‌دانم کدامین ندای درون است که به نویسنده می‌گوید برود سراغ بعیدترین‌ها؛ اگر مرد است، داستانش را یک زن بگوید و اگر زن است، لابد یک مرد. اگر ساکن یزد است، داستانش در بخارست شکل بگیرد، آن هم وقتی که تنها تجربه خروج از وطنش یک آنتالیای سه روز و چهارشبه بوده است. انگار که قانون نانوشته‌ای به همه نویسنده‌ها می‌گوید داستان ظرف زورآزمایی است باید آن چیزی را بنویسد که از خودش دور است، این را من می‌گویم که مجموعه داستانی در مورد جن‌ها نوشته‌ام. مگر نه اینکه خاطرات تنها قلک نویسنده است، مگر نه اینکه تجربه زیستی بهترین چاشنی برای داستان است؟! پس چه می‌شود که بعد از این همه سال شاهد اولین تجربه مجموعه داستان ایرانی برای یک پدر هستیم؟! چه تجربه داستانی بهتر از نوشتن در مورد پدری که او را از خودش بهتر می‌شناسیم؟! چرا راوی داستان نویسنده‌ها خودش نیست، آن هم وقتی که فلان نویسنده داستانش را از زبان پیرزنی در بوئنوس‌آیرس می‌نویسد، ما مدام با خودمان فکر می‌کنیم آن پیرزن مثل خود نویسنده ریش پروفسوری دارد و خانه‌اش در خیابان تختی بوئنوس‌آیرس است! تازگی‌ها یک سنگ محک خوب برای سنجش عیار داستان در سرم پیدا کرده‌ام؛ اینکه به وقت خواندنش این جمله در سرم بچرخد که نبوغ در عین سادگی است. یک آشپز بین‌المللی می‌گفت صدالبته که غذای خوب غذای خوشمزه است، اما نباید بشود با مهندسی معکوس ادویه‌های به کار رفته در آن را شناخت. حالا من می‌گویم صدالبته که داستان‌های مجموعه تربیت‌های پدر داستان‌هایی دوست‌داشتنی هستند اما نمی‌شود تکنیک‌های به کار رفته در شکل‌گیری آنها را شناسایی کرد، چراکه این تکنیک‌ها خرج نشده‌اند در تار و پود داستان تنیده شده‌اند. پرواضح است که هسته اولیه تمام داستان‌ها یک خاطره یا یک تجربه شخصی بوده است و اگر تجربه شخصی مهاجرت به دانمارک یا تماشای خورشیدگرفتگی تبدیل به داستانی خواندنی شده باید که شخصی‌زدایی اصلی‌ترین تکنیک شکل‌گیری آنها باشد، حالا شما بیایید و شخصی‌زدایی را از دل داستان‌ها بیرون بکشید و تحویل من بدهید.
برای آنهایی که هنوز مجموعه را نخوانده‌اند توصیه دارم اگر مجموعه قبلی طلوعی را نخوانده‌اند، اول من ژانت نیستم را بخوانند و بعد به سراغ تربیت‌های پدر بروند چراکه تعلیق شناخت ضیا در من ژانت نیستم شکل می‌گیرد. تربیت‌های پدر از آن مجموعه‌هایی است که برای معرفی‌اش دست و دل آدم نمی‌لرزد چراکه هرکسی با هر سلیقه‌ای و با هر سطح وسواسی در ادبیات داستانی، از خواندن آن لذت می‌برد، این اصلی‌ترین ویژگی داستانی است که در عین سادگی شکل می‌گیرد و شکل‌گیری آن صدمرتبه پیچیده‌تر از داستان پرطمطراقی است که در سپید خوانی‌هایش باید به شناخت هستی رسید یا داستانی که ما را با بعیدترین افعال درونی انسان‌ها آشنا کند، آن هم به ضرب پیچیده‌ترین تکنیک‌های داستانی! اگر شما هم مثل من با خواندن بیشتر داستان‌های این روزهای ادبیات داستانی حس می‌کنید که در سیرک خلیل عقاب به تماشای آکروباسی و حرکات محیرالعقول فروید و یونگ و دوستان‌شان نشسته‌اید، تربیت‌های پدر را بخوانید، میهمان می‌شوید به لذتی که فقط داستان خوب می‌تواند آن را به شما بدهد.

prey 960x658 - سرگشتگی و دوگانگی معرفی کتاب«قربانی باد موافق» اثر محمد طلوعی

سرگشتگی و دوگانگی معرفی کتاب«قربانی باد موافق» اثر محمد طلوعی

سرگشتگی و دوگانگی معرفی کتاب«قربانی باد موافق» اثر محمد طلوعی 960 658 modir

جوانی سبک‌سر که از سربازی فرار کرده، عاشق دختری می‌شود که او خواستگار دیگری هم دارد. تلاشش را می‌کند ولی به ثمر نمی‌نشیند و آن دختر نصیب حریف می‌شود. این تقریبا همه داستان رمان اول محمد طلوعی است. «‌قربانی باد موافق» از آن دست کتاب‌هایی است که باید بیشتر روی نثرش متمرکز بود و از آن لذت برد. دعواهای درون‌خانوادگی پسر با پدر و مادرش و همچنین با رقیبش «مترس»، پسر صمصام از نقاط‌قوت این رمان است. حالا جوان سرخورده از عشقی ناکام به انزلی می‌رود تا به پیش‌آمد روزگار وردست طبیب آندره باشد؛ آن هم در بلبشوی حضور متفقین و روس‌ها در رشت می‌ماند و باز تنهاتر از گذشته از وطن خود هجرت می‌کند.
«دیگر شبیه عاقله‌مردها شده‌ای که نمی‌خواهی تعجبی نشان بدهی، سیگارت را خاموش می‌کنی و سر تکان می‌د‌هی. « آقا جان چطوره؟ زنده‌س؟» یادت نمی‌آید پیرمرد را با خط‌های تازه کنده صورتش کجا دیده‌ای، باز سر تکان می‌دهی، داغی استکان را در مشت می‌گیری و از بالای عینک نگاه می‌کنی.» سرگشتی و دوگانگی شخصیت‌ها آن هم در فضای به‌شدت به‌هم‌ریخته و سیاسی شمال کشور، رشت، در زمان جنگ جهانی دوم به نویسنده کمک کرده تا رمانی با انسجام بهتر و نثری سرکش و رام‌نشده بیافریند. 
در این رمان هیچ شخصیتی مستقل نیست و هر‌کدام با شریک و هم‌زادی دیگر معنا پیدا می‌کند. آنجا که شخصیت اصلی باید در این تناقضات بلولد و خواننده را به‌شکل زجرآوری، بخوانید لذت‌بخش با خود همراه کند.« نمی‌دانستی. تب‌داشتی، هذیانی که تو را به در خانه‌اش رسانده بود یادت نیست؛ یا نخواستی به‌خاطر بسپری. وقتی به‌هوش آمدی روی تخت‌خواب طبیب بودی و او نبود. از ساختمان بیرون آمدی و پریدی پشت کامیونی که می‌گذشت. نمی‌دانستی کجا می‌رود… راه بین انزلی تا رشت یادت نمی‌آمد و مگر روس‌ها گشت نداشتند که پیدایت کنند یا شاید اصلا به خانه طبیب برنگشته بودی» از چاپ اول این رمان چند سالی می‌گذرد، ولی بااین‌همه برای آن‌هایی که به‌دنبال رمانی متفاوت بودند و متوجه چاپ این اثر نشدند، خواندش خالی از لطف نیست. محمد طلوعی پیش‌تر از این شاعر خوش قریحه‌ای بوده که حالا با اولین رمانش نشان داده که داستان‌نویس خوبی هم 
هست.

قاسم فتحی