شعر

ناشناس در این آدرس

ناشناس در این آدرس 150 150 modir

ناشناس در این آدرس

مردی در تعقیب من است

که من نیستم

سایه‌ی من نیست

مامور اطلاعات نیست

بارانی سیاه و کلاه سیاه و دستکش سیاه ندارد

ولی هرکاری می‌کنم توی دفتری می‌نویسد

حتمن نوشته در راه انقلاب به تو فکر می‌کنم

خانه‌ات را عوض کن

سربازی در مرخصی دو ساعته

سربازی در مرخصی دو ساعته 150 150 modir

در انتظار پنج شماره‌ی انفجار نارنجک

 اسم تو را از هزارویک می‌شمارم تا بکشم یا کشته شوم

 در پست‌های شبانه اسمت را روی کیوسک نگهبانی می‌کنم

روی تخت آسایشگاه

 روی قنداق تفنگم

هر صبح‌گاه به پرچم و آب و خاک و اسمت قسم می‌‌خورم

همه‌ی این‌ها دو سال طول می‌‌کشد

بعد اسمت، مثل همه‌ی اسم‌ها می‌شود

لبت مثل همه‌ی لب‌ها

شعرم مثل همه‌ی شعرها