آرشیوهای ماهانه:

جولای 2014

بحرالغرایبی است این کسی که توی من است

بحرالغرایبی است این کسی که توی من است 150 150 modir

اردی‌بهشتی که توت‌ ببارد خیابان انقلاب

دستی توی دست من کم است

غور می‌کند میان ماندن و رفتن

در من نپیچ

در من کسی نیست که کسی باشد

سایه‌ام هم پشت سرم بد گفته

اگر دست انداخته دور کمرت

به هر چیزی غروب‌های بهار گیر می‌کند

تا دورتر رفته باشد

دستت انداخته‌

ریسه می‌رود زیر نور لامپ‌های صد

می‌خندد که گفتی

عاقبت توت ‌ها روی درخت گندیدن است

و بلیتش را مزمزه می‌کند

در بادگیرهای over the counter viagra یزد

در پروانه‌های به منجیل خوش آمدید

حتی شهری پاک شده از نقشه‌ها

به ماندنش دل نبند

روی بازوش خال‌کوبیده

که بر و بحر فراخ است و آدمی بسیار

از بوسه های فراموش شده آخرین دیدار

از بوسه های فراموش شده آخرین دیدار 150 150 modir
نه مشت می شوی در دستانتنه فریادی که از گلویت بپاشدبا قدم های عصیان گر همیشگیمثل خودت که راه می رویاز چه گوارا انقلابی تریکافی است لبخند بزنی

تا از بین دندان هایت خشم ات بیرون بریزد

یا اشاره ی کوچکی

که سرنیزه ها به خاک می افتند

دخترک هزار ساله در انقلاب آغوش من

می شود بوسه ها را

در صندوق های فشنگ برایت فرستاد

یا نامه هایی که هرگز به دست ات نمی رسند

بگذار همه بگویند

جنبش های مسلحانه محکوم به شکست اند

تو تفنگ ات را بردار و

به من شلیک کن


 

خاطرات بند باز/ چاپ 1382 / نشر سیم سا

ادبیات ایران خواننده طبیعی ندارد

ادبیات ایران خواننده طبیعی ندارد 150 150 modir
چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۰۰

طلوعی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) با ابراز خرسندی از وضعیت حاکم بر بازار نشر کودک ونوجوان عنوان کرد: به نظر مي رسد که کودک ونوجوان حال حاضر جامعه ما به عنوان یک مخاطب به رسمیت شناخته شده است و به صراحت می توان گفت که بازار كتاب كودک ونوجوان، تنها بازار جدي ادبيات و كتاب در ايران به شمار می رود.

وی ادامه داد: در حال حاضر پدیدآورندگان کتاب کودک ونوجوان به عنوان اصلی‌ترین کنشگران صنعت نشر در مقایسه با گذشته جایگاه شایسته تری پیدا کرده اند و به نظر می آید که این حوزه فارغ از جوايز و دخالت هاي به جا و نابه‌جای فرهنگي دولتي و غيردولتي، خوانندگان طبيعي خود را تا به امروز پيدا كرده است.

به گفته طلوعی مشکل کلی اصلی ادبیات ایران این است که خواننده طبیعی ندارد؛ یعنی کتاب باید توسط نهادهای دولتی تولید و تبلیغ شود تا بفروشد یا جایزه بگیرد و نقدهای مفصل درباره آن نوشته شود تا خوانده شود. به همین دلیل اعتماد عمومی نسبت به آن وجود ندارد. خواننده‌ای هم که به صورت طبیعی نویسنده‌ای را دنبال می‌کند و کتاب‌هایش را می‌خواند در ادبیات ما وجود ندارد یا اگر هم هست طرفدار ادبیات عامه‌پسند است. ما به ادبیاتی نیازداریم که بدون پشتیبانی دولتی خواننده اش را پیدا کند اما آنچه که واضح به نظر می رسد این است که گویا نسل جدید نویسنده‌ها لذت مخاطب از متن را درک کرده‌اند.

این نویسنده و مترجم گفت: به نظر می آید که تيراژ كتاب كودک در كليت پايين نيامده بلكه تنوع عناوين آنها باعث شده تيراژ كمتري از يک عنوان كتاب عرضه شود که اين موضوع يكي از آفت هاي اساسي نشر كتاب کودک ونوجوان در اين سال‌ها به شمار می رود و ناشران به جاي سرمايه گذاري و تبليغات براي چند كتاب خيلي خوب، سرمايه شان را روی چندين كتاب معمولي تقسيم مي كنند تا به این وسیله حاشيه ريسک سرمايه شان را پايين بياورند.

طلوعی علت توجه بیش از حد ناشران به بحث ترجمه کتاب‌های کودک ونوجوان را به این دلیل دانست که نويسندگان خارجي به نسبت نویسندگانی که در داخل کشور برای کودک ونوجوان می نویسند، به حوزه هاي به روزتري از زندگي كودكان و نوجوانان نزديك شده اند؛ نکته‌ای که کمتر نویسنده کودک ونوجوان ما به آنها پرداخته است.

وی اضافه کرد: مميزي در كتاب كودک چندوجهي است، هم اخلاق گرا و آموزشي است و هم سعي در پنهان كردن بسياري از تلخي ها از دوران كودكي دارد. به نظر بنده در حوزه كتاب كودک ونوجوان مميزي انجمن هاي مردم نهاد حتي از دولت نیز سختگيرانه تر است، سال هايي يادم مي آيد كه اعضاي شوراي كتاب كودک داستان‌هاي هارور را براي كودكان تحريم كرده بودند و چاپ كتاب ترسناك براي كودكان را جنايت مي دانستند. البته امروز آن تعصبات ديگر وجود ندارد اما اشكالاتی از آن زمان هنوز که هنوز است وجود دارد.

طلوعی گفت: با مميزي دولتي در اين حوزه به شدت مخالفم، چون به نظرمی آید که دولت و نهادهای فرهنگی ما توان اجرای آن را ندارند. به عنوان مثال ناشر در كتاب رئال مادريد به من توصيه كرد كه يكي از شخصيت ها كمتر سيگار بكشد و من قبول كردم و چندجايي از داستان سيگار را از دست شخصيت درآوردم، چون به نظرم اين توصيه درست مي آمد. درواقع مميزي در آثار كودكان گاهي ظرافت هايي دارد كه به نظرم نهاد دولتي توان اجراي آن را ندارد و بايد حتما به اهل فن آموزش و تربيت كودكان سپرده شود.

این نویسنده در ادامه یادآور شد: خوشبختانه در حال حاضر در کشور، نویسندگان، شاعران و مترجمانی که در حوزه کودک ونوجوان قلم می زنند، بسیار به روز و توانمند هستند و به نظر نمی‌آید که سوژه هایی که آنها برای نوشتن برای کودک ونوجوان انتخاب می کنند، تکراری باشد، از این‌رو این عامل به نسبت سایر عوامل دخیل در کاهش اقبال کودک ونوجوان امروزی به بحث کتاب و کتابخوانی نمی تواند از عوامل تاثیرگذار در این حوزه باشد.

طلوعی اظهار کرد: سياست هاي دولت در تمامی حوزه‌های فرهنگ بايد تنظيمي باشد، يعني بايد ببينيد كجا كار لنگ است و برود سراغ آن، اما متاسفانه نهادهای فرهنگی و زیربط در کشور ما هميشه در حوزه فرهنگ به صورت وارونه عمل مي کنند و اتفاقا دولت سراغ جاها و زمینه هایی می رود كه رونق دارند و با دخالت در آن حوزه ها نیزهمان نيمچه رونق را نیز از بين مي‌برد . به نظرم بهترين سياست‌گذاري دولت در زمينه كتاب كودک اين است كه كاري به كار آن نداشته باشد!

باطل‌السحرت را بخوان و غیب شو

باطل‌السحرت را بخوان و غیب شو 150 150 modir

به نستعلیق فلس‌هات را درآر

پری آّب‌های عمیق

جلوت و خلوت ندارد این شهر

همه چشم شده برای تکبیر و آفرین

فتبارک الله به این ابرو

نافت فاصله‌ی دو سر نون

بگو کجا گم کردی طلسمت را رعناتر از الف‌های سه‌‌نقطه

به شکسته نستعلیق صدای راه رفتنت توی اتقلاب چه می‌شود

میان چشم این همه چشم

به نقش زنی که ساغری دارد و می‌پیچد دورم

در تعلیق لبی که تا ابد طعمش را جامی دارد

دستی توی هوا

همیشه نزدیک و دور همیشه

بکن ورق را و بپوش

پری شدی از بس لخت ماندی توی ایستگاه اتوبوس

درهای بهشت بسته است

نه جهنمیدنی

نه امید جنبیدنی در این نقش‌ها

به تحشیه‌ی بدخطی نوشته‌اند

ساقیان لاابالی در طواف

همین باید باطل السحرت باشد

بخوان و غیب شو