سیدمحمد طلوعی برازنده در اردیبهشت ماه 1358 در خانواده ای فرهنگی در رشت به دنیا آمد . در فراز و نشیب سالهای نوجوانی و پس از آزمودن راههای بسیار صنعت و هنر، سرانجام طلوعی جوان در دهه هفتاد راه ادبیات را پیش گرفت، ابتدا در کسوت شاعر و بعدتر نمایشنامه و داستان نویس.
مدرک کارشناسی کارگردانی سینما را از دانشگاه سوره گرفت و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه تهران است. نخستین رمانش «قربانی باد موافق» را تقریبا یک دهه بعد از نگارش منتشر کرد (که جایزه بهترین رمان تکنیکی سال را دریافت کرد و در هشتمین جایزه شهید غنی پور تقدیر شد). نخستین مجموعه داستان کوتاهش «من ژانت نیستم» را نشر افق در سال 1391 منتشر کرد که جایزه گلشیری را از آن خود کرد.
طلوعی در زمره نسل نو نویسندگان ایرانی است و برخی از آثار او تا امروز به انگلیسی و ایتالیایی و لهستانی ترجمه و در نشریاتی چون اسیمپتوت، اینترناسیوناله و گاردین منتشر شده اند.
[fruitful_sep]
در تمام داستانهاي دو مجموعه «صداي نويسنده» را ميشنويم. چيزي متفاوتتر از سبك، خالصتر و يگانه، همان چيزي كه نويسنده وقتي مينويسد سمع، غايط، مسما، خواننده را شگفتزده نميكند. جزيي از داستان است. همان چيزي كه خواننده را سرگردان نميكند كه در موزه عتيقهها عبور ميكند. ميداند نويسنده به اندازه همهچيز را نشان داده وگرنه با اين درياي قصه همه جا و همه كس سخن ميگفتند.
علی خدایی — یادداشت را اینجا بخوانید
[fruitful_sep]
هومر بنای ایلیاد را بر ثبت تاریخ جنگ، این بلای اجتناب ناپذیر جامعه انسانی نهاد، آگاممنون افیژنی را قربانی باد موافقی میکند که قرار است به توفیق ایشان در جنگ و درعمل به سلسله کشتاری دیگر در خاندان اگاممنون منجر شود. در خانه اگاممنون دعوا بین روابط خونی مادر و پسر و پدر و دختر از یک سو و ندای وظیفه از سویی دیگر است. طلوعی آگاهانه در رمان اولش ملهم از این کهنروایت است و روابط پرتنش خانوادگی را با علم به مضمون جهانی تنش میان پدر و پسر در سنتهای یهودی، مسیحی و ایرانی دنبال میکند.
فرزانه دوستی – یادداشت را اینجا بخوانید
[fruitful_sep]
دارایی با ارزش و کمیاب طلوعی، ذائقه و شم زیباییشناسانه اوست. برخلاف نویسندگان پرشمار امروز، طلوعی کیفیت واحدهای کلمه، جمله و بند را میداند. بماند که به خاطر سابقه شاعریاش به کلمه بیشتر بند میکند تا بند. اما ذائقه و نگاه و رندیاش در روایت، تصویرسازی و لحن و دیگر اجزای داستانهایش مشهود است.
امیرحسین خورشیدفر – یادداشت را اینجا بخوانید
[fruitful_sep]
دستاوردها
- 1395 برگزيده نخستين دوره جايزه ادبي «چهل».
- 1392 برندهي جايزهي بیستمین جشنوارهی مطبوعات. تهران.
- 1392 برندهي جايزهي اولِ فیلمنامهی فیلم کوتاه شانزهمین جشنوارهی فیلم شانگهای. شانگهای.
- 1391 برندهي جايزهي اولِ مجموعه داستانِ اولِ بنیاد گلشیری. تهران.
- 1390 برندهي جايزهي اولِ داستانِ اولين دورهي جایزه ادبی بوشهر. بوشهر.
- 1387 برندهي جايزهي دوم دومين دورهي داستانهاي ايراني. مشهد.
- 1387 برندهي اول جايزهي ادبي فردا (تکنيکيترين رمانِ سال) 1386. تهران.
- 1387 تقدير شده در جايزهي ادبي واو (رمانِ متفاوت سال) 1386. تهران.
- 1387 برنده جايزهي نمايشنامهنويسي رادی از يازدهمين جشنوارهي تآتر دانشگاهيان. تهران.
- 1387 برندهي جايزهي دوم پژوهش از يازدهمين جشنوارهي تآتر دانشگاهيان. تهران.
- 1387 برندهي جايزهي اول ترجمه از يازدهمين جشنوارهي تآتر دانشگاهيان. تهران.
- 1386 برندهي جايزهي اول نمايشنامهنويسي از مرکز تآتر تجربي. تهران.
- 1386 برندهي جايزهي دوم پژوهش از مرکز تآتر تجربي. تهران.
- 1385 برندهي جايزهي دوم پژوهش از نهمين جشنوارهي تآتر تجربه. تهران.
- 1385 تقدير شده در بخش پژوهش ششمين دو سالانهي ادبي دانشجويان. تهران.
- 1384 برندهي جايزهي اول بخش شعر اولين جشنوارهي حافظ. تهران.
- 1384 تقدير شده در بخش داستان اولين جشنوارهي حافظ. تهران.
- 1383 برگزيدهي دور نهايي جشنوارهي ابداع. دوبي.
- 1379 گواهينامهي اولين دورهي آموزش فيلمنامهنويسي ويژهي قصهنويسان جوان کشور. تهران.
مصاحبهها
- داوری کردن سن، تجربه و سطح خاصی لازم دارد/ گفتگو با ایبنا درباره آسیبشناسی جوایز ادبی
- دوست دارم جوان هاي دهه هفتادي داستان هايم را بخوانند / زهرا حقیقی، همشهری گیلان
- تأثیرگذاری از عهده ادبیات ساقط شده است/ گفتگو با حمیدنورشمسی، خبرگزاری مهر
- مجهول هميشگي: گفت و گو با معين فرخي – روزنامه فرهيختگان
- آرت تاكس: از در معرض بودن خوشم نمي آيد
- اعتماد: من نویسنده ام نه مصلح اجتماعی – شنبه 9 اردیبهشت 96
- همشهری آنلاین: از داماش گیلان تا رئال مادرید
- هنگام: من طرفدار الکساندر دومای پدرم نه مارسل پروست
- شهروند: داستان نوجوانان بدون ناجی چیزی کم دارد
- ايسنا: ادبيات شبيه به هم نويسندگان ايراني از يك توبره
- قدس: ادبیات باید بدون پشتیبانی دولتی یا جایزههای روشنفکری خوانندهاش را پیدا کند
- بهار: نوشتن مثل نجاري
- ایبنا: ادبیات ایران خواننده طبیعی ندارد
- قدس: مرثیهای بر زندگی پدرها
-
براي من ادبيات شكل نهايي تعريف همه چيز است – گفت و گوي پژمان تيمورتاش با محمد طلوعي
به زبانهای دیگر
- گفتگو با Parsagon Review
- گفتگو با La Revue de Teheran
- گفتگو با Iodonna
عکسها