دو مجموعه داستان «تربيتهاي پدر » محمد طلوعي و «بازار خوبان« آرش صادق بيگي مهمان انجمن سينماي جوان نجف آباد در روز پنج شنبه 9 مهرماه 94 خواهند بود
گزیدهای از یادداشت عباس عبدی بر «تربیتهای پدر» که در ماهنامهی تجربه، شماره 33، آذر Asian mail order brides magazine – Asian brides for sale online! 93 منتشر شده است
تربیتهای پدر، مجموعهای از پنج داستان کوتاه است با موضوعاتی نزدیک به هم و حضور محوری «ضیاء» پدر راوی در همه آنها. داستانهایی که به جزئیاتی از رابطه پدر و پسر در یک بخش و کشف وجوهی از ارتباط پدر با سایر اعضای خانواده در بخش دیگر میپردازند. حوادث یک دوره سی ساله زمینه خاکستری توام با رنج و اندوه و ابهام رابطه بین دو کاراکتر اصلی را شکل میدهند. داستانها اگرچه مستقل از یکدیگرند و هر یک شروع و پایان ویژه خود را دارند اما به دلیل کیفیتی که گفتم در لایه زیرین به هم پیوسته اند و تا حدود زیادی اسباب مطالعه یک رمان خوب را فراهم میآورند.
آنچه کتاب را سمت و سوی سراسری میدهد، جستوجوهای راوی (پسر) است برای درک ضیاء (پدر) حال و بیشتر ضیاء دوران کودکی و نوجوانیش و در ادامه رسیدن به نقطه تفاهم نسبی با او، چرا که به هشیاری دریافته است نه تنها قادر به تغییر گذشته نیست بلکه قضاوتهای قبلیاش به تدریج با دریافت اطلاعات تازه و کشف رازهای نگفته با تغییرات و تعدیلات قابل اعتنایی مواجه است. تلاش راوی و جستوجوهایش برای رسیدن به آیندهای فاقد نفرت، بدون ابهام و بدون دغدغه برقراری رابطهای تازه برای حفظ چیزی در گذشته، در حال یا آینده با پدر است. قرار نیست اتفاق تازهای بیفتد، رابطه تازهای پایهریزی شود یا چیزی از رابطهدردآلود این دو در گذشته ترمیم یا تفسیر تازه شود. و اگر این وظیفه تماما بر عهده راوی باشد، نمیخواهد به اصطلاح زندگی بر خرابههای نوی جهان زلزلهزده دوره سی ساله بنا کند. او پای روایت پنجگانه خود نشسته که در نهایت به آرامش یا تعادلی برسد و بگذارد و برود بدون این که جهان ضیاء را ویران کند. شاید حاضر کردن مادر و نقل قولهایی از او که گاها تعیین کننده و تمام کننده به نظر میرسند از یک طرف ناشی از حقانیتی است که راوی برای درک و قضاوت گذشته خود از زندگی بدون حضور پدر قائل است و از طرف دیگر نشانه عدالتخواهی و تساویطلبی و نگاه واقعبینانه راوی است از گذشتهای که کمکم و در طول روایت به نمایش میگذارد. همین امادگی ذهنی راوی برای کنار آمدن با گذشته (و پدر خود)، از او شخصیتی دوست داشتنی و آگاه میسازد که یاد گرفته است هر مساله و هر فردی را در شرایط خاص خود ارزیابی کند. اگرچه طلوعی در بیان این بخش و این وجه از داستانهای خود بسیار موفق بوده، اما در آن بخش که به هر حال اجبار مییابد نسبت به نفس حوادث نیز قضاوت کند و به عبارتی از سکوی بلندتری به آن دوره تاریخی نگاه کند چندان تلاشی از خود نشان نمیدهد. و اگر بگویم باز هم این از هشیاری طلوعی است که در حوزههایی که تجربه زیستی کافی (به لحاظ سنوسال نویسنده) ندارد و خود مستقیم شاهد حوادث و جریانهای تاریخی و اجتماعی نبوده، کمتر وارد میشود.